ضحاي عزيزتر از جانمضحاي عزيزتر از جانم، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

★ضحــــا بهترين هديه از خــــدا★

27 ماهگي

                                                                دختر ناز و خوشگلم ماهگيت مبارك   سلام عزيز دل مامان    ضحاي عزيزتر از جانم،  26 ماهگيت هم تموم شد.يعني من و بابا علي  26 ماهه   كه از زندگي شيرين در كنار تو بودن و وجود پر بركتي كه تو زندگيمون داشتي لذت ميبريم. ...
11 فروردين 1392

نوروز سال 92

                 نو بهار است درآن كوش كه خوشدل باشي                 *** عيد بزرگ ايراني،                            خجسته نوروز سعيد باستاني                                        &nbs...
5 فروردين 1392

حال و هواي عيد

      سلام عزيز دل مامان  امروز كه اين مطالبو مينويسم دقيقآ سال و ماه و هفته و روزته از خونه تكوني  گرفته تا خريدهاي عيدمون  همگي به نحو احسنت انجام شده و منتظريم تا يك سال جديد و يك بهار جديد با هزاران اميد و آرزو از راه برسه.      ضحا جونم تو اين مدت خيلي چيزها ياد گرفتي.سوره ناس رو ياد گرفتي به تنهايي و با لحن شيرينت بخوني.عاشق حرف زدنهات شدم تازگيها بهت ميگم بلبل زبون، خيلي ناز و شيرين حرف ميزني.جملات رو كامل بيان ميكني.                  &n...
26 اسفند 1391

26 ماهگي

                           بهترين بهانه زندگيم ماهگيت مبارك       سلام بر همگي دوستان ضحا جونم 25 ماهگيت هم تموم شد و من هر روز خوشحالتر از ديروزم بخاطر اينكه دختر نازي چون تو دارم. ضحا جونم اين ماهي كه گذرونديم بابايي پيشمون نبود،رفته بود مآموريت و ما هم رفته بوديم خونه ي پدرجون و مامان جون.                 عزيزتر از جانم از خوبيهات هر چي بگم كم گفتم،خانمي شدي واسه خودت. تا خسته ميشم و ميش...
6 اسفند 1391

خاطرات دوري بابا علي

سلام ضحاي عزيزم الان اين مطالبو كه مينويسم بابايي يك هفته ست كه پيشمون نيست، انشاالله كه هر جا هست خدا ، حافظ و نگهدارش باشه. ضحا جونم شنبه هفته قبل با مامان جون و پدر ساعت 7 صبح از خونه حركت كرديم تا بابا علي رو به فرودگاه برسونيم،موقع خداحافظي اشك تو چشمهات جمع شده بود. الهي من دورت بگردم.عصر همون روز يك برف سنگيني باريد و پدر هم از حياط خونه يه كمي برف جمع كرد و آورد خونه تا دايي حميد برات آدم برفي درست كنه. خيلي ذوق كرده بودي.     چند روز اول خيلي بيتاب بابا علي بودي و به من ميگفتي بابا علي سوسا رفته؟ وقتي هم باهاش صحبت ميكني،ميگي:سلام بابا.دسته نباسي(خسته نباشي)، ...
20 بهمن 1391

شيرين زبونيهاي ضحا 5

سلام ضحا جونم. باز هم اومدم كه از شيرين زبونيهات و شيرين كاريهات برات بنويسم.خيلي شيرين حرف ميزني. الهي من فدات بشم بلبل زبون ماماني. ** ازت ميپرسم زنبور چي درست ميكنه؟ ميگي:عشل ** قبل از غذا خوردن ميگي: بعد از تموم شدن غذا هم ميگي:دودايا شكرد. ** وقتي كسي ميخواد آماده رفتن بشه،ميپرسي:سوسا ميري؟(كجا ميري؟) ** وقتي كسي از حموم مياد بيرون ميگي:عابييت باشه ** وقتي شما از حموم مياي بيرون و بهت ميگيم:عافيت باشه ضحا جون، ميگي:شلامت باشي                                   ...
13 بهمن 1391

هفته وحدت مباركباد

       حضرت محمد (ص) در عام الفیل به سال 570 میلادی در روز جمعه 17 ربیع الاول قدم به عرصه این جهان خاکی نهاد و با وجودش عالمی را از جهل و گمراهی نجات بخشید. او عرش نشینی بود که با فرش نشینان همراه گشت تا آنان را هم با خود به عرش ببرد.                                       *** ز احمد تا احد یک میم فرق است                     &...
12 بهمن 1391

شروع به كار با بن بن بن 2

  سلام به روي ماهت عزيز دل مامان از وقتي كه بن بن بن 1 رو تموم كردي،دست بردار نبودي و هي ميگفتي دارت جديد. انقدر علاقه داشتي كه در مورد بن بن بن1 وقتي ميگفتي دارت جديد بهت ميگفتم: بايد كارتهاي امروزتو ياد بگيري تا كارت جديد برات بيارم.شما هم ميرفتي و كارتهارو ميذاشتي جلوت و ميگفتي اين چيييه؟بعد به خودت جواب ميدادي:ديبان(ليوان) بعد ميگفتي چه دوري نبه ده ميده؟(چه طوري نوشته ميشه؟)دستتو ميذاشتي رو عكسشو با دستت نشون ميدادي كه اين دوري نبه ده ميده،ديبان. بعد از اينكه 3 كارتو به همين روش ميخوندي،ميومدي پيشمو ميگفتي:ماماني ياد دربدم (ياد گرفتم)دارت جديد بده. تا اينكه بن بن بن 1 رو تموم كردي و به بابايي...
9 بهمن 1391

25 ماهگي

                                                                                    پيش به سوي   ماهگي   سلام به روي ماهت عزيز دل مامان ضحا جونم 24 ماهگيت تموم شد،مبارك باشه عشق مامان. عزيز دلم بعد از دو سالگي ...
6 بهمن 1391