سه و نيم سالگي ضحا جونم
عزيز دل مادر
چند وقتيه ناي نوشتن نداشتم،نميدونم چرا؟؟؟ببخشيد عزيز دلم
انقدر شيرين زبوني ميكني كه حد نداره تا عصري كه بابا از اداره بياد بهترين همزبون
و هم صحبت هستي برام.عاشقانه دوستت دارم
خدا رو هزاران مرتبه شكر كه دختر گلي مثل تو دارم،هم مهربوني هم شيرين زبوني،
الهي من فداي تو
تو اين عكس موهاتو بافتم
اين لباس رو با باب اسفنجي بابا برات خريده،دستت درد نكنه باباي مهربون
بابايي دوست داريم
پيشرفتها و شيرين زبوني هاي ضحا
** چند روزي بود كه اسباب بازيهاي اتاقتو جمع نميكردم تا خودت اقدام كني به جمع كردن،
تا اينكه بابايي بهت گفت اگه اتاقتو مرتب كني بهت يه 5 هزاري ميدم تا تو قلكت بندازي،
شما هم از شوق اينكه از بابايي پول بگيري رفتي به سمت اتاقتو شروع كردي به
جمع كردن،بعد اومدي به بابايي گفتي كه بيا اتاقمو نگاه كن،بابا هم يه 2 هزاري بهت داد
(يعني در اين حد جمع كرده بودي) تا تو قلكت بندازي به اسكناس كه نگاه كردي
گفتي:بابا اينكه 2 تاا هزار تومنيه،خودت گفتي بهم 5 تا هزار تومني ميدي.
آفرين به هوش و ذكاوتت دختر نازم
** كامپيوتر روشن بود و من هم داشتم ظرف ميشستم ،اومدي به من ميگي :مامان
اجازه برم با كامپيوتر بازي كنم؟؟من هم گفتم بذار ظرفها تموم بشه وقتي من پياده روي
كردم (با تردميل)شما هم با كامپيوتر بازي كن (ميخواستم كنارم باشي)برگشتي ميگي:
باشيوا دولانيم برق مصرف ميشه(به فارسي ميشه دورت بگردم) آفرين به دخترم
كه اقتصادي هم فكر ميكني
** من و بابايي داشتيم فوتبال ميديديم(به اميد پيروزي تيم ايران در جام جهاني)
كه ديدم دگمه ي لباستو باز كردي و سرتو كردي تو لباست،ميگم :ضحا چرا اين كارو
ميكني؟؟در جواب ميگي:وقتي دشمن ميخواد به لاكپشت حمله كنه لاك پشت اينجوري
سرشو ميكنه تو لاكش
** يكي از پيشرفتهات اينه كه: وقتي با ماشين جايي ميريم به پلاكهاي ماشين هاي
ديگه نگاه ميكني و حروفشون رو برام ميخوني،مثلآميگي :مامان نوشته سين(س)يا
ماشين خودمون كه حرف جيم(ج) داره اگه حرف جيم رو تو يه ماشين ديگه ببيني ميگي:
مثل ماشين خودمون اين هم جيم داره.آفرين به دختر باهوش و زرنگم.
** دايي حميد داشت با كامپيوتر بازي ميكرد ،شما هم تو تاب نشسته بودي،
مامان جون هم درحين تاب دادن شما به دايي حميد نگاه كرد تا پاشه درسشو بخونه،
برگشتي ميگي:مامان جون بهش بگو:متآسفم و با اين كلمه كلي خنديديم.
يه روز خونه ي مامان جون روي تاب خوابت برد
** اين هم يكي ديگه از پيشرفتهات در زمينه هنر نقاشي كه باز هم تركوندي
** اين عروسك خوشگل رو مامان جون برات بافته كه خيلي دوستش داري،
دستش واقعآ درد نكنه مامان جون دوست داريم
** ضحا در حياط پدر جون اينا كنار درخت انار