28 ماهگي
گل نازمماهگيت مبارك
***شيرين زبونيهاي ضحا***
**چند روز پيش داشتم با ضحا جونم بن بن بن كار ميكردم،من ميگفتم اين چيه؟
ضحايي جواب ميداد.همسايه ي بالاييمون با ديلر كار ميكرد و يه كمي سر و صدا بود.
يهو ديدم ضحايي نگاه كرد به سقف خونمون و گفت:همساله آخه نميبيني
من دالم ميخونم چلا سل و صدا ميكني؟
**تكه كلامت شده:اي بابا الا اكبرا وقتي ميگم:ضحا بسته ديگه اين كارو نكن.
ميگي:اي بابا الا اكبرا(الله اكبر ها) بعضي موقع ها هم ميگي:عدب آ (عجب آ)
آخر هر جمله ت هم يه كلمه ديده (ديگه) اضافه ميكني.مثلآ نكن ديده يا چيكار كنم ديده.
**يه اخلاق خوبي كه ضحا جونم داره اينه كه وقتي كاغذهاي باطله رو پاره ميكنه
خودش همشونو جمع ميكنه و ميبره توي سينك ظرف شويي (به عنوان سطل آشغال)ميريزه
**وقتي كسي از دست ضحايي ناراحت ميشه:ضحا بهشون ميگه: ببعديد اديت دردم،
گله ندن بيا بغلم. (ببخشيد اذيت كردم.گريه نكن بيا بغلم)
فوري از دل همه در مياره.آفرين به دختر با محبتم
**به ضحا ميگم:ضحا جونم من خيلي دوست دارم جواب ضحا:نه كيلي دوسم ندالي
ضحا من عاشقتم ضحا:نه عاسق نيستي بعد دوتاييمون ميزنيم زير خنده
ضحا خودش مخصوصآ اينطوري ميگه كه من بخندم.الهي مامان فدااااااااااااااااااااااات بشه عزيزم.
**وقتي ضحا يه كاري رو از من ميخواد كه براش انجام بدم،وقتي كمي طول ميكشه
به من ميگه:مامان يا علي مدد يعني كه اين كارو زودتر براش انجام بدم
**چند روزي ميشه كه ضحا جونم بعد از خوردن غذا كلي ازم تشكر ميكنه.ميگه:
به به مامان سوپ كيلي(خيلي)خوشمزسدستت درد نكنه و با اين حرفهاش منو غرق
در خوشحالي ميكنه.الهي مامان فدات بشهنوش جونت عزيزم.
***پيشرفتهاي ضحا در اين ماه***
روز سه شنبه 3 فروردين ضحا جونم تونست كلمات يكسان رو تشخيص بده و
با دستهاي كوچولوش اين كلمات رو به همديگه وصل كنه.وقتي بابا علي از اداره اومد
بهش نشون دادم كه اين كلمات رو ضحا بهم وصل كرده باور نمي كرد و خودش هم امتحان كرد
و ضحاي عزيزم با موفقيت اين كارو انجام داد و بابا علي رو هم خوشحال كرد.
ضحا بعد از كشيدن اين نقاشي اومدو گفت:ماماني ببين چشم چشم دو ابرو كشيدم
و من هم با ديدنش كلي ذوق كردم
اولين نقاشي واضح كه توسط ضحاي عزيزم كشيده شده در تاريخ 3 فروردين ماه
و اين هم شكار لحظه اي كه ديدم از ضحا خبري نيست بعد از گشتن اينطوري پيداش كردم.
پاهاشو ببين چجوري گذاشته.
*** عكسهايي از شهر بازي ***
استخر توپ