ضحاي عزيزتر از جانمضحاي عزيزتر از جانم، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

★ضحــــا بهترين هديه از خــــدا★

32 ماهگـــــــــــــــي

1392/6/6 7:25
نویسنده : مامان ضحــــا
567 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

ماهگيت مبــــــــــارك

 مهربانتـــــرينـــــــــــم

 

 سلام شيرين تر از عسلم

وارد سي و دومين ماه زندگيت شدي مبارك باشه جيگرطلاي مامان

 

             

ضحا جونم نميدوني چقدر عاشقتم،ماشاالله به قدري خوردني شدي به قدري

شيرين زبون شدي كه نگو.

پنجشنبه و جمعه ها كه بابا خونه ست وقتي صبح از خواب بيدار ميشي بهش ميگي:

سلام عزيزم ، بابايي هم فوري بغلت ميكنه و بوسه بارانت ميكنه.

خيلي دخمل با محبتي هستي و با شيرين زبونيهات همه رو دور خودت جذب ميكني.

الهي مامان فدات بشه

                                              

 

           

 

عاشق بازي كردن تو حياطي،خونه ي خودمون كه آپارتمانه حوصله ات سر ميره ولي

وقتي ميريم خونه ي مامان جون ديگه دست بردار نيستي و فرقي نميكنه كه هوا

روشن باشه يا تاريك ميگي:بريم تو حياط بازي كنيم.

                           

 

خودش هم فقط توپ بازي

 

                                          

 

         

ضحا جون به قدري به توپ علاقه داره كه موقع بو كردن گلها هم از دستش زمين نميذاره

                                          

قربون خنده هات برم من مادر

 

            

پدر جون اينا تو حياطشون درخت سيب دارن كه خيلي علاقه داري خودت سيبهارو بكني

سيبو ميكني و مياري ميگي:مامان ببين خودم كندم

 

            

تو اين سه تا عكس هم خودت ژست گرفتي تا ازت عكس بگيرم

 

                                          

                                             

          

 

حالا بريم سراغ درس و مشق و شاهكارهاي هنري ضحايي

 

            

مارو تو خونه ي خودمون كشيدي و پياز رو هم تو خونه ي مامان جون اينا كه همگي

نشسته بوديم و شما مشغول كشيدن بودي و يه دفعه ديدم به مامان جون ميگي:

مامان جون ببين پياز كشيدم خوشگله؟؟؟؟؟؟مامان جون هم يه عالمه تشويقت كرد.

من هم فوري گفتم:كو؟؟؟ ببينم تعجب        آفـــــــــــــريـن عزيز دل مامانتشویق

 

 

             

ماماني ببين تفنگ درست كردم.....

              

             

ضحا جونم هر آشغالي رو روي زمين ميبينه بر ميداره و تو سطل آشغالش ميريزه.

عاشق كندن چمنهايي و از اين كار لذت ميبري

 

ضحايي تو اكثر عكسهاش لبخند رو لباشه ولي اگه تو يكي از عكسهاش ببينه كه نميخنده،

بغض ميكنه و چشمهاش پر اشك ميشه كه ماماني چرا من تو اين عكس نميخندم.

من هم قبل اينكه گريه كنه بغلش ميكنمو حواسشو پرت ميكنم كه ديگه گريه نكنه.

عزيزتر از جانم انشاالله كه هميشه لبات پر از خنده باشه و لبخند هميشه بر لبانت بنشينه

ضحا جونم خيلي احساساتيه.حتي تو عكسهاي قديمي كه خودش نيست رو نگاه ميكنه يا

اسباب بازيهايي كه تو فيلمهاي دوره ي كودكيش كه الان خراب شده رو نگاه ميكنه فوري

چشمهاش پر ميشه و ميخواد گريه كنه

 

                 

                        

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان فاطمه زهرا
6 شهریور 92 8:54
ای جانم ضحی جون چقدر قشنگ ژست میگیری خاله جون ماشالله از الانم که داری مشق مینویسی ایشالله همیشه موفق باشی عزیزم
ممنون که به ما سرزدیدخوشحالمون کردین

با چشمهاي قشنگتون ميبينيد.ممنون از لطفتون
خواهش ميكنم. براي فاطمه زهرا
مامان حنانه زهرا
6 شهریور 92 11:05
ماشالله به این دخمل ناز
مامانی خو تنهاس توپ میشه دوستش
32ماهگیت مبارک عزیزم ماشالله خانمی شده براخودش
الهی که لباش همیشه بخنده وتو همه عکسا خندون بیفته عزیزم

ممنون از محبتتون
لطف كردين.بابت دعاتون هم ممنون
براي حنانه زهراي عزيز
مامان ثنا
6 شهریور 92 11:07
سلام . ممنون از لطفتون. دختر شما هم خیلی دوست داشتنیه. خدا نگهش داره براتون. 32 ماهگی ضحا جون مبارک باشه.اینم هدیه ثنا جونم به ضحا خانم

سلام.خواهش ميكنم.لطف دارين.
ثنا جون خيلي لطف كردي خاله بابت هديه ت هم بينهايت ممنون.شما خودت گلي
مامان سبا ازمشهد
6 شهریور 92 17:19
سلام.مامان ضحا خانوم میشه بپرسم قالب عکسا رو از کدوم سایت میگیرید؟خیلی عکساشوقشنگ طراحی کردین.

سلام.چشمهاتون قشنگ ميبينه.ميام توضيح ميدم.
مامان سبا ازمشهد
7 شهریور 92 11:00
سلام مامان ضحا جان ممنون/ از لطفتون.انشاالله خودتون مشرف بشین خدمت آقاامام رضا

سلام
خواهش ميكنم
انشاالله .لطف كردين
مامان معصومه
9 شهریور 92 2:47
سلام مامانی مهربون تو پر تلاشی که دخترت اینقدر با استعداده . ماشاالله به دختر گل خدا نکنه لبخند از روی لباش کنار بره !
خاله جون نقاشیت عالی بود عالی.
فرشته جون تو کی وقت میکنی این همه مطلب و عکس بزاری ؟ تازه اونم با این همه تزیینات و فرم ؟؟؟؟؟ من که وقت نمیکنم

سلام مرضيه جون.شما لطف داري.انشاالله
ممنون خاله جون
مرضيه جون من در 2،3 مرحله مينويسم ولي ثبتش نميكنم ،يعني تو قسمت ارسال مطلب جديد،يه قسمتي هست بنام ثبت موقت و عدم نمايش در وبلاگ ،تيكشو ميزنم و نوشته هام به عنوان چركنويس ذخيره ميشه تا زماني كه مطلب مورد نظرم تموم بشه.اميدوارم تونسته باشم مطلبمو بهت برسونم.
از روي ماه معصومه جون ببوس.
مامان آوينا
9 شهریور 92 9:58
عزيزم 32 ماهگيت مبارك
عكسات خيلي خوشگلن
عزيزم هميشه بخند چون عكسات خيلي ناز ميشن
ماشالا خانوم شدي

ممنون خاله جون
چشمهاتون خوشگل ميبينه
چشم خاله.لطف كردين
sahar
9 شهریور 92 12:38
سلام اینو بخونید: البته من ننوشتما یکی برام فرستاده ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید....
مامان حنانه زهرا
9 شهریور 92 13:00





منصوره مامان زهره
10 شهریور 92 18:52
32 ماهگیت مبارک خاله جون
عکسات هم عالی بودن و البته طراحیشون هم

ممنونم خاله جون
لطف كردين
براي زهره جون
نازنین (مامان ثــــــــــــنا)
12 شهریور 92 13:14
ســــــــلام ضحا جونم
خوبی خاله جون؟
32 ماهگیت مبارک عزیزدلم
هزار ماشاا.. به دخمل باهوش و زرنگمون ....

عزیزمچ نقاشی قشنگی کشیدی .......
عکساتم خیلی قشنگ شده .....
انشالله همیشه خندون باشی گل ناز

ســـــــــــــلام خاله جوووووونم
به لطف شما خوبيم.
ممنونم خاله
چشمهاتون قشنگ ميبينه
انشاالله شما هم همينطور
براي ثنا جونم
مامان آریا
13 شهریور 92 14:28
سلام
همیشه لبات خندون باشه دخملی
یه عالمه بوس واسه ضحا خانوم خندون

سلام خانمي
ممنونم خاله جون

الهام (مامان امير حسين)
13 شهریور 92 16:18
سلام فرشته جونم خوبي؟
شيرين عسل خوبه؟
واقعا بچه هاي ما حياط نديده هستن!!امير منم تا ميريم تو فضاي آزاد نميدونه از كجا شروع كنه!چيكار كنه!!كلي ذوق زده ميشه!
به به چه سيب هاييه!!
عجب مار و پيازي!!
آفرين به تو شيرين عسل كه اينقدر خوش عكسي!!خوردني!!
آره واقعا من هر چي عكس ازش ديدم خنديده!
مثل منه!!منم خيلي خوش خنده ام!!
خدا براتون حفظش كنه اين سيب خوشمزه رو

سلام به روي ماهت الهام جون
واي چقدر خوشحال شدم برگشتي انگار چند سال بود كه ازت دور بودم.
به لطف شما خوبيم.ممنون
آره واقعآ،زندگي آپارتمان نشيني همينه ديگه
انشاالله كه هميشه لبت خندون باشه الهام جون

مامان گلی
16 شهریور 92 14:01
سلام مامانی.
الهی این دخملت خیلی نازه.ماشالاه خیلی هم فهمیده هست.ببین چجوری آشغال رو از زمین برمیداره
ماشالاه به دختر تمیزمون.اوه اوه چه ژستهایی گرفتی.خیلی خوشکل میخنده.ایشالاه همیشه لبش خندون باشه.معلومه چقدر برا تربیتش وقت گذاشتین.از الان اینقدر دختر مهربونی باراومده.روزت مبارک عزیزمممممممم

سلام مامان گلي مهربون
ممنون از اين همه لطف و محبتتون